تعادل
به نام خالق یگانه ومهربان
کارگاه آموزشی با موضوع تعادل به دبیری آقای محمد حسنی وآموزشگری سرکارخانم هاشمی درروز سه شنبه مورخ 1396/04/20در شعبه ی والفجر برگزار شد .

موضوع تعادل موضوعی است که در زندگی روزمره ودر برخورد با اعضای خانواده،دوستان و محل کارباآن سر و کار داریم بنابراین دارای اهمیت زیادی می باشد.هرگاه اسم تعادل به میان می آید ما را به یاد ترازو و عدالت و نظم می اندازد، ترازوی زندگی ما به چه شکلی هست ؟باآموزش هایادگرفتیم که اگر درگذشته زندگی ماتعادل داشت شاید گریبانگیر اعتیاد نمی شدیم .اگر در زندگی اصول را طبق بایدها و نبایدهایی که تایین شده رعایت نکنیم دچار هرج و مرج و بی نظمی میشویم ، و همیشه یک جای کار به مشکل برمیخوریم .
خداوند این جهان را با نظم و تعادل آفریده است و در دنیا اگر دقت کنیم هر چیزی سرجای خودش می باشدواین بیانگر این است که خداونددرآفرینشش نظم داشته است .هر کس بایداز خودش سنجشی داشته باشد که آیادرزندگی تعادل داردیانه ،درواقع اشکال زندگی مادرآن قسمتی است که تعادل را از بین برده است،علت گرایش ما به اعتیاد هم از بی نظمی و عدم تعادل در زندگی بوده است .

نداشتن تعادل در خواب ،در استراحت و کار کردن مانند کسی که آنقدر در رانندگی سرعت دارد که تصادف میکند و یا برعکس کسی که آنقدر محتاط و آرام رانندگی میکند که از این رانندگی کلافه میشویم و یا اینکه باران باریدن زیاد موجب جاری شدن سیل میشود و کمبود باران باعث خشکسالی میشود ،همه این موارد از بی تعادلی میباشد. تعادل آموزش می خواهد واگر این عدم تعادل تکرارشود مشکل بزرگی به وجودمی آید دریک زندگی عادی هر چیزی که ضد ونقیض باشد یک آسیبی می رساند ، تعادل یعنی هر چیزی جای خودش باشد. تعادل ریشه در عدل دارد و نظم را شامل میشود و برای برقراری نظم باید برنامه ریزی داشت و برای برنامه ریزی باید نیازهایمان اولویت بندی شود ، در واقع نظم برنامه ریزی ،مسئولیت پذیری ،هدفمندی اینها به هم مرتبط هستند.
تعادل باید در افکار و رفتار و گفتار ما وجود داشته باشد ، همان تعادل گفتاری وکرداری وافرادمصرف کننده درگفتاروکردارشان تعادل ندارند.ما در گروه درمانی چگونگی ایجاد تعادل در زندگی را با ورود به گروه آموزش میبینیم و باید نسبت به آموزشها عملکرد داشته باشیم .دانشیارودانشپذیری که در گروه قرار میگیرد در یک طرف ترازو خاطرات تلخ گذشتهومشکلات را دارد ولی با کمک راهنما در طرف دیگر ترازو باید راهکارهای راهنما را قرار دهد تا کم کم تعادل وارد زندگیش شود و در این مسیر دانشپذیر و دانشیار در کنار هم و با کمک هم تعادل را وارد زندگیشان میکنند.

آموزش یعنی تعادل وتعادل یعنی آهسته وپیوسته حرکت کردن ،دانشپذیری که رها میشود باید برای خدمت و رهاییش هدف داشته باشد تا با شور حرکت نکندو بتواند همواره حرکت به سوی پایداری و خدمت را داشته باشد تاسردنشود برای ادامه ی حرکت درمسیر واین می شود داشتن تعادل .این عدم تعادل می تواند درکارکردن باشد ویادرمسئله ی خواب که اگراین بی تعادلی ها وجودداشته باشد به عودمجددمنجر می شود .دلایل گرایش به اعتیاد زیاد هستند که هر فرد با تفکر کافی و کمک راهنمایش میتواند آنها را کشف کند ،ما برای زمینه عدم تعادل دو مورد خود بزرگ بینی و خود کوچک بینی که از تربیت اشتباه خانواده میباشد را مثال میزنیم واین دومورد ممکن است فرزند را به سوی اعتیاد سوق دهد .
در بحث خود بزرگ بینی پدرومادرمهارت های لازم درارتباط بافرزنشان راندارندوآنقدربه فرزندشان بهامی دهند که غروراورامی گیرد وفکر می کتدبا بقیه غرق می کند واگر جایی به خواسته اش نرسد دچار خلع شده وبرای پر کردن آن به اعتیاد روی می آورد ویا برعکس در خود کم بینی انقدر اعتمادبه نفس فرزندراپایین اورده که فکر می کند نمی تواند کاری رادرست انجام دهد واوهم به نحوی ممکن است به اعتیاد روی آورد.فرد باید ببیند به چه دلیل به مصرف مواد گرایش پیداکرده یعنی یک خودشناسی از خودداشته باشد تابتواند باریشه یابی مشکل اعتیادش رادرمان کند .

پس تعادل در زندگی اگر جاری باشد ما به آرامش میرسیم ،برای رسیدن به این هدف باید آموزش دید و کاربردی آموزشها را در زمان مناسب خودش عمل کردوبااین کار برای فرزندان الگوی مناسبی باشیم چون کودکان آینه پدر و مادرشان هستند،با ایجاد تعادل ما انرژی کمتری برای تربیت فرزندانمان میگذاریم و تاثیرگذارتر خواهیم بود. برای ایجاد تعادل باید به چند نکته توجه کنیم ، اینکه در تمام امور هر چیز سرجای خودش باشد و مسئولیتی را که از عهده انجامش بر میاییم را قبول کنیم ،باید تشویق ها و تنبیه هایمان متعادل باشد تا به آرامش و موفقیت برسیم.
با تشکر از سرکارخانم هاشمی مسئول محترم شعبه ی والفجر بابت آموزشگریشان