دوشنبه, ۲ مرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۴۷ ق.ظ
چگونگی رفتاردرخانواده
به نام خالق یگانه ومهربان
درروز یکشنبه مورخ 1396/05/01کارگاه آموزشی باموضوع چگونگی رفتاردرخانواده بادبیری جناب آقای همدانی وآموزشگری سرکارخانم ممیونددرشعبه ی والفجر برگزارگردید.

چگونگی رفتاردرخانواده یک موضوع بسیاربسیارمهم است که امروزه زیادبه آن بهاداده نمی شود.باپیوندزناشویی بین زن ومرداولین هسته ی یک رابطه ی دوجانبه واجتماعی تشکیل می شودکه درکنارش فرزندان به وجودمی آیندو آنهانیزآینده دارجامعه ونسل های آینده هستند.اگر مابلدنباشیم چگونگی رفتارباهمسروفرزندانمان را آن موقع هست که خانواده دچارچالش ومشکل می شود.
چکارکنیم که رفتارهایمان درخانواده متفاوت باشد.مادراینجاآموزش می بینیم وباافرادبیرون ازاینجافرق می کنیم دراینجاراه درست زندگی کردن رایادمی گیریم .خانواده هایی که اعتیاددارندهمه دچارچالش هستندویک خانواده ی خوب نیستندبه این دلیل که مدیریت خانواده بامادربوده هم مدیریت داخلی وهم مدیریت خارج از خانه دراین میان پدرهم مشغول مصرف وتهیه ی موادخودمی باشد ومدیر خوبی برای خانواده نیست.زمانی که اعتیادبه وجودمی آیدرفتارهادرخانواده متفاوت میشودوفردنمی داندکه چه رفتاری باهمسروفرزندش داشته باشد.

خانواده ها به سه دسته تقسیم می شوند:
۱-خانواده ی سنتی:خانواده های قدیمی که درآنهاپدرسالاری یامادرسالاری بوده وهمه تابع یک فردهستنددراین خانواده هافرزندان نقش زیادی نداشتند.
۲-خانواده ی متعادل:خانواده هایی بسیاربسیارخوب دراین خانواده هاپدرومادرتابع یکدیگروفرزندان تابع پدرومادرهستند.هرکس نقشی داردوباهم تصمیم گیری می کنندیک خانواده ی متعادل که همه باهم؛ هم فکرهستندومشورت می گیرند.
۳-خانواده ی امروزی:۵۰درصدخانواده هاراتشکیل می دهند.اعضای خانواده درکنارهم هستندولی جداازهم زندگی می کنندهرکس برای خودش فکرمی کندوتصمیم می گیرد.فضای مجازی هم یک جوردررابطه ی بین اعضامداخله کرده وتمام خلع ها ی موجوددردوستی رابطه بین اعضای راپرکرده است .این خانواده هاآسیب پذیرهستند.
مادرگروه درمانی آمدی ایم خانواده هارابه یک خانواده ی متعادل تبدیل کنیم .تک تک مادرگذشته زندگی ازهم گسیخته ای داشتیم .اماالان باورودبه اینجاوکاربرد۱۳کلیدقبول می کنیم که همسرمان اعتیاددارداما نبایداین مشکل اورامدام دلیل تمام مشکلات درزندگی دانسته وبه اوگوشزد کنیم ؛آن زندگی تمام شده است وگذشته ولی می توانیم زندگی سالمی دریک خانواده وجامعه ی سالم داشته باشم .

فکرنکنیم کودکانی که به دنیامی آوریم متعلق به خودمان هستندوهرطورکه بخواهیم آنهاراپرورش می دهیم آنهامتعلق به جامعه ونسل آینده هستندواگر خوب تربیت نشوندهمان بزهکارانی می شوندکه هم به خودوهم به جامعه آسیب می زنند.
الان که واردگروه درمانی شده ویک فردبه عنوان راهنماوبلدراه درکنارماهست دیگرنمی توانیم بگوییم بلدنیستیم .این اصلاخوب نیست که بعداز ورودرفتارهای طرف مقابلمان رامدام نفع کرده وبه اوگوشزد کنیم که تومثلاآموزش دیده ای .اگر قراراست آموزش ببینیم هردوباهم پیش به جلوبرویم .وقتی آمده ایم اینجاداشته های گذشته راکنارگذاشته وسعی کنیم که یادبگیریم تغییرکنیم آن هم دوجانبه وهردوباهم .
همه ی ماانتخاب شده ایم هرکسی درگروه ماندگارنمی شودباید به خودببالیم که راه درست زندگی کردن رادرپیش گرفته ایم .باآموزش های غلط گذشته نخواهیم که در تاریکی زندگی قبلی خودبمانیم ؛بخواهیم که شکوفاشویم وبرای داشتن یک زندگی سالم تغییرکنیم واز زمانی که برای آمدن به اینجامی گذاریم استفاده کنیم .
اگر درگذشته زندگی سالمی نداشته ایم والان درآرامش زندگی می کنیم این رامدیون گروه درمانی هستیم ؛گروه درمانی به مایاد داد از چالش هاسربلندبیرون بیاییم .کشتی شکسته ی زندگی خودرابادرایت وتفکربازسازی کنیم ویک زندگی باآرامش وسالمی رابرای خودمان ؛فرزندانمان وجامعه بسازیم .
چکارکنیم که رفتارهایمان درخانواده متفاوت باشد.مادراینجاآموزش می بینیم وباافرادبیرون ازاینجافرق می کنیم دراینجاراه درست زندگی کردن رایادمی گیریم .خانواده هایی که اعتیاددارندهمه دچارچالش هستندویک خانواده ی خوب نیستندبه این دلیل که مدیریت خانواده بامادربوده هم مدیریت داخلی وهم مدیریت خارج از خانه دراین میان پدرهم مشغول مصرف وتهیه ی موادخودمی باشد ومدیر خوبی برای خانواده نیست.زمانی که اعتیادبه وجودمی آیدرفتارهادرخانواده متفاوت میشودوفردنمی داندکه چه رفتاری باهمسروفرزندش داشته باشد.

۱-خانواده ی سنتی:خانواده های قدیمی که درآنهاپدرسالاری یامادرسالاری بوده وهمه تابع یک فردهستنددراین خانواده هافرزندان نقش زیادی نداشتند.
۲-خانواده ی متعادل:خانواده هایی بسیاربسیارخوب دراین خانواده هاپدرومادرتابع یکدیگروفرزندان تابع پدرومادرهستند.هرکس نقشی داردوباهم تصمیم گیری می کنندیک خانواده ی متعادل که همه باهم؛ هم فکرهستندومشورت می گیرند.
۳-خانواده ی امروزی:۵۰درصدخانواده هاراتشکیل می دهند.اعضای خانواده درکنارهم هستندولی جداازهم زندگی می کنندهرکس برای خودش فکرمی کندوتصمیم می گیرد.فضای مجازی هم یک جوردررابطه ی بین اعضامداخله کرده وتمام خلع ها ی موجوددردوستی رابطه بین اعضای راپرکرده است .این خانواده هاآسیب پذیرهستند.
مادرگروه درمانی آمدی ایم خانواده هارابه یک خانواده ی متعادل تبدیل کنیم .تک تک مادرگذشته زندگی ازهم گسیخته ای داشتیم .اماالان باورودبه اینجاوکاربرد۱۳کلیدقبول می کنیم که همسرمان اعتیاددارداما نبایداین مشکل اورامدام دلیل تمام مشکلات درزندگی دانسته وبه اوگوشزد کنیم ؛آن زندگی تمام شده است وگذشته ولی می توانیم زندگی سالمی دریک خانواده وجامعه ی سالم داشته باشم .

الان که واردگروه درمانی شده ویک فردبه عنوان راهنماوبلدراه درکنارماهست دیگرنمی توانیم بگوییم بلدنیستیم .این اصلاخوب نیست که بعداز ورودرفتارهای طرف مقابلمان رامدام نفع کرده وبه اوگوشزد کنیم که تومثلاآموزش دیده ای .اگر قراراست آموزش ببینیم هردوباهم پیش به جلوبرویم .وقتی آمده ایم اینجاداشته های گذشته راکنارگذاشته وسعی کنیم که یادبگیریم تغییرکنیم آن هم دوجانبه وهردوباهم .
همه ی ماانتخاب شده ایم هرکسی درگروه ماندگارنمی شودباید به خودببالیم که راه درست زندگی کردن رادرپیش گرفته ایم .باآموزش های غلط گذشته نخواهیم که در تاریکی زندگی قبلی خودبمانیم ؛بخواهیم که شکوفاشویم وبرای داشتن یک زندگی سالم تغییرکنیم واز زمانی که برای آمدن به اینجامی گذاریم استفاده کنیم .
اگر درگذشته زندگی سالمی نداشته ایم والان درآرامش زندگی می کنیم این رامدیون گروه درمانی هستیم ؛گروه درمانی به مایاد داد از چالش هاسربلندبیرون بیاییم .کشتی شکسته ی زندگی خودرابادرایت وتفکربازسازی کنیم ویک زندگی باآرامش وسالمی رابرای خودمان ؛فرزندانمان وجامعه بسازیم .
(درپایان تشکر می کنیم از سرکارخانم ممیوند بابت آموزشگریشان)
۹۶/۰۵/۰۲